اصحاب الیمین اصطلاحی قرآنی به معنی «یاران سمت راست» در مقابل اصحاب شمال، به معنی «یاران سمت چپ» است. این اصطلاح در سوره واقعه دو بار به صورت «اصحاب المیمنه» و چهار بار به صورت «اصحاب الیمین» آمده است.
اصحاب یمین مردمانی هستند که خداوند، آنان را به دلیل داشتن ایمان و پرداختن به کارهای نیکو به بهشت میبرد. مفسران میگویند اصحاب یمین کسانی هستند که در رستاخیز، نامه اعمالشان به دست راستشان داده میشود. امام باقر علیه السلام فرمود:«ما و پیروانشان اصحاب یمین هستیم.»
در قرآن کریم برای اصحاب یمین شش نعمت معنوی بیان شده است:
- آنان در سایه درختان سدر میآسایند؛
- در سایه درختان موز که میوهاش خوشه خوشه روی هم چیده است؛
- و در سایهای کشیده و گسترده و پایدار؛
- و در کنار آبشارها و میوه های فراوان که هرگز تمامی ندارد؛
- و همسرانی بلندمرتبه. ما آنها را آفرینشی نو بخشیدیم و همه را دوشیزه قرار دادیم؛ زنانی که تنها به همسران خود عشق میورزند و خوشزبان و فصیح و جوان.
سوگند به روز قیامت ، و سوگند به (نفس لوامه و) وجدان بیدار و ملامتگر (كه رستاخیز حق است). آیا انسان مىپندارد كههرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم كرد.
جانهاىتان ارزشمندندآنها را به كمتر از بهشت نفروشید.
اگر اندكى به آخرت بیندیشیم و گوش دل به سخنان رسولان هدایتبسپاریم، یقینا تردید نخواهیم داشت كه ما نیز در آن روز باید بهانتظار بنشینیم تا كیفر كردار و یا پاداش اعمال خود را ببینیم.
قيام الله است که موسی کليم را با يک عصا به فرعونيان چيره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نيز او را به ميقات محبوب رساند و به مقام صعق و صحو کشاند. قيام برای خداست که خاتم النبيين صلی الله عليه و آله را يک تنه بر تمام عادات و عقايد جاهليت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و بجای آن توحيد و تقوا را گذاشت و نيز آن ذات مقدس را به مقام قاب قوسين او ادنی رساند.
«تری جونز» کشیش افراطی آمریکا ملقب به «احمق فلوریدا» که پیشنهاد شنیع قرآنسوزی را مطرح کرده بود، در جدیدترین اقدام توهینآمیز خود، 20 مارس (یکشنبه 29 اسفند) را به عنوان «روز محاکمه قرآن» تعیین کرد.
ادامه مطلب رو ببینید....
يک پيرمرد آمريکايي مسلمان همراه با نوه کوچکش در يک مزرعه در کوههاي شرقي کنتاکي زندگي مي کرد. هرروز صبح پدربزرگ پشت ميز آشپزخانه مي نشست و قرآن مي خواند. نوه اش هر بار مانند او مي نشست و سعي مي کرد فقط بتواند از او تقليد کند.
يه روز نوه اش پرسيد :
در یک تحقیق علمی در امریکا که روز گذشته منتشر شد، ثابت گردید که تلاوت قرآن اثری شگرف بر حالت مزاجی فرد دارد و نقش عمده ای در کاهش مشکلات و بیماریهای روانی ایفا میکند........
عبادت ، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمایى است که ما را به کمال مى رساند; مثلا وقتى پدر و مادر ، فرزندشان را به درس خواندن امر مى کنند ، به سود خود فرزند است و سعادت او را مى خواهند و این امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازى ندارند. آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را بیان کرده اند: ۱. یاد خدا: (وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى ); نماز را برپا دار تا به یاد من باشى.
۲. بازداشتن از گناه و زشتى ها: (إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَر); همانا نماز ]انسان را در دنیا [از زشتى ها و گناه باز مى دارد.
۳. پاکیزگى روح: (...إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکَّى فَإِنَّمَا یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ ى وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ ); ... ]تو[ تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى ترسند و نماز برپا مى دارند، هشدار مى دهى و کسى پاکیزگى جوید تنها براى خود پاکیزگى مى جوید، و فرجام ]کارها[ به سوى خداست.
۴. یارى جستن از نماز در مسیر تکامل: (وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَـشِعِینَ ); از شکیبایى و نماز یارى جویید، و به راستى این کار گران است، مگر بر فروتنان.
۵. پاک شدن از کبر و غرور: حضرت فاطمة (علیها السلام) مى فرماید: (...و الصلاة تنزیهاً من الکبر...;...خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند... .
۶. رستگارى: (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَـشِعُونَ ); به راستى که مؤمنان رستگار شدند; همانان که در نمازشان فروتنند.
در حدیثى آمده است: نقش نمازهاى پنج گانه براى امت من همانند نهر آب زلالى است که از مقابل خانه آنان مى گذرد، اگر کسى روزانه پنج بار در این نهر شستوشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگى و پلیدى خواهد ماند؟!. امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: هنگامى که نمازگزار به سمت قبله براى نماز مى ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه مى کند.
نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمى او از این همه نعمت و خوبى هایى است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویى و تمجید انسان از این همه زیبایى و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس براى تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمى کند، امّا اگر زیبایى آن را نبینى، نابینایت مى شمرند و اگر ببینى و واکنش نشان ندهى و ستایش نکنى سرزنشت مى کنند که چرا ذوق و احساس ندارى و چقدر بددلى! «انسان در حال نماز با خداى خود نجوا و گفتوگو مى کند و اگر انسان لذت این گفتوگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمى شود.»
راستى چقدر لذت بخش است با خداى جهان آفرین به گفتوگو و مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى یافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!
در میان دانشمندان غربی ، تعداد زیادی افراد معتقد به خدا و اهل ایمان هستند که در مورد عبادت و تاثیر آن نظرهایی داده اند و بیشتر به جنبه های تاثیر روانی نماز توجه کرده اند .به ادامه مطلب بروید...
امروزه ضرب المثل ایرانی "خنده بر هر درد بی درمان دواست " مصداق كاملاً علمی پیدا كرده است.
دانش پزشكی در قرن حاضر به وضوح می داند، اشخاصی كه اصطلاحاً یك لب و هزار خنده گفته می شوند، نسبت به آنان كه به اصطلاح با خودشان نیز قهرند و نسبت به زندگی بد بین و عبوس هستند، بسیار كمتر دچار بیماری های جسمی و روانی می شوند.
اگربندبند استخوانهایمان راجدا سازند، اگرسرمان رابالای دار برند،اگر زنده زنده درشعله های آتشمان بسوزانند، اگر زن وفرزندان و هستیمان رادرجلوی دیدگانمان به اسارت وغارت برند،هرگز اماننامه كفر وشرك را امضا نمیكنیم.(به مناسبت پذیرش قطعنامه 598)
خصوصيات بزرگى چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگى به قدرتها و مهمتر از همه احساس مسئوليت در برابر توده ها، روحانيت را زنده و پايدار و محبوب ساخته است.(منشور روحانیت)
مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست، و آنها كه تصور می كنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه اند.(به مناسبت پذیرش قطعنامه 598)
هیچ چیز به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست و هیچ وسیله ای هم نمیتواند بدتر از دنیاگرایی ، روحانیت را آلوده کند.(منشور روحانیت)
روحانیون متعهد كشور ما باید خودشان را برای فداكاری های بیشتر آماده كنند، و در مواقع لزوم و ضرورت از آبرو و اعتبار خود برای حفظ آبروی اسلام و خدمت به محرومان و پابرهنگان استفاده كنند.(منشور روحانیت)
ما بر سر شهر و مملكت باكسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم لااله الا اللّه را بر قلل رفیع كرامت و بزرگواری به اهتزاز در آوریم.(به مناسبت پذیرش قطعنامه 598)
امام فرمودند اگر من از اسلام جدا شوم، مردم از من رو برخواهند گرداند. شاخص، اسلام است؛ شاخص، اشخاص نيستند؛ اين حرف امام (ره) است. او به ما ياد داد كه راه را تشخيص بدهيم، حركت صحيح را تشخيص بدهيم. 2/8/1389
اين مسئوليت و منصبي كه در نظام اسلامي داريم ، طعمه وسرمايه و كاسبي نيست، اشتباه نشود. مسئوليت در نظام اسلامي باري بر دوش انسان است كه بايد آن را به خاطر هدف و نيتي تحمل كند. دراين راه از خيلي چيزها بايد گذشت نه فقط از شهوات حرام، از شهوات حلال نيز بايد گذشت 23/5/1370 .
مواظب خودتان باشيد. آدمهاى فاسدى كه اسم هايشان را شنيدهايد يا توصيف شان را مى شنويد، اينها از اول كه فاسد نبودند؛ يك وقتيك لقمهى چرب و نرمى، دهن شيرينكنى - دانسته يا ندانسته - كسى توى دهن اينها گذاشته، به كامشان شيرين آمده، بعد لقمه بعدى و لقمهى بعدى را خودشان برداشتهاند و شدهاند فاسد. خيلى مراقب باشيد.9/4/1386
نماينده، بايدها و نبايدهايى دارد. يكى از آنها اين است كه نماينده مجلس، چون نماينده اين ملت عزيز است، بايد عزّت اين ملت را حفظ كند. نبايد در مسافرت به حوزه انتخابى، بهجاى اينكه شما را در حسينيه و خانه فلان شهيد ببينند، خبردار شوند كه به خانه فلان آدمى كه با انقلاب، نظام اسلامى و با اصل اسلام رابطه خوبى ندارد، رفتهايد. اين، حفظ عزّت اسلام نيست.8/3/1374
كسانى كه روى مردم اثر مىگذارند"كسانىكه حرفشان، اقدامشان، عملشان، منششان، نوشتهشان، روى مردم اثر مىگذارد" چند خطر بزرگ آنها تهديدشان مىكند كه بايد بسيار مراقب باشند. يكى خطر خسته شدن است، يكى خطر راحتطلبى است، يكى خطر ميل به سازش است، يكى خطر چسبيدن به منافع نقد است. 14/3/1379
بعضىها حقايقى را ميدانند،اما براى اقدام تصميم نميگيرند؛براى اظهار تصميم نمي گيرند؛ براى ايستادن در موضع حق و دفاع از حق تصميمميگيرند البته اين تصميم نگرفتن هم عللى دارد: گاهى عافيتطلبى است، گاهى تنزهطلبى است، گاهى هواى نفس است، گاهى شهوات است، گاهى ملاحظهى منافع شخصى خوداست، گاهى لجاجت است.
آغاز آشنایی بنده با آیتالله خامنهای به سالهای قبل از انقلاب برمیگردد. یعنی به حدود سیوپنج سال پیش. ماجرا به این صورت بود كه من درس سطحام تمام شده بود و دنبال این بودم كه در رشتههای آخوندی چه رشتهای را دنبال كنم. بروم فقیه و مدرّس و نویسنده بشوم یا یك منبری باشم یا دفتر عقد و ازدواج داشته باشم. خدا به دلم بَرات كرد كه آخوند اطفال بشوم. الگو هم نداشتم. آمدم در كوچههای كاشان، چندتا بچه را دعوت كردم. گفتم بیایید وسط كوچه تا برایتان قصه بگویم. از هفت تا بچه شروع كردیم به قصه گفتن و بعد اصول ساده و ترجمه و تفسیر كه الان 36 سال است كه قطع نشده است.
سناتور مککین در فصل ۲۵ کتاب «سایه عقابها» که در سال ۱۳۸۴ چاپ و منتشر شده، حتی عنوان رنگ جنبش موسوم به «سبز» در سال ۱۳۸۸ را نیز پیشبینی و به نوعی انتخاب کرده است.
به گزارش مشرق در کتاب «سایه عقابها» (طرح سری حمله امریکا به ایران) چاپ ۱۳۸۴، مولف با استناد به منابع اطلاعاتی مختلف برآوردی جامع از احتمال حملهٔ آمریکا به ایران را بررسی کرده است. بر این اساس بیشتر اقدامات نظامی امریکا بر ضد ایران دربارهٔ تداوم برنامههای هستهای بوده است.
اگر مقصودمان از ولایت فقیه در قرآن، آن باشد كه قرآن، در آیه اى از آیات، صریحاً به موضوع ولایت فقیه پرداخته و از آن نامى به میان آورده باشد، بى تردید، پاسخ منفى است و تا كنون هیچ اندیشمند نیز چنین ادّعایى نداشته است و نمى تواند داشته باشد كه در قرآن آیه یا آیاتى به موضوع ولایت فقیه اختصاص یافته است; چنان كه قرآن كریم، صریحاً ولایت امام على(علیه السلام) و دیگر امامان معصوم(علیهم السلام) را عنوان ننموده است و نامى از ایشان در قرآن مشاهده نمى شود. قرآن در مورد بسیارى از احكام و مقرّرات مسلّم مربوط به مسائل عبادى، اقتصادى و سیاسى، با ارائه ى برنامه هاى كلّى، از آنها عبور مى نماید.
به گفته طراحانش عدد 2012 رو نشون میده ، ضمن این که در داخل عدد 2 نام شهر لندن و در داخل عدد 0 نشان المپیک جا داده شده . اما در رابطه با اون قسمت مرکزی که به شکل مربع طراحی شده چیزی نخوندم . البته در یکی از وبلاگها خوندم که احتمالاً طراح خواسته شکل "چشم" رو ترسیم بکنه .
""سلام ،این دو تا عکسی هست که چند وقت پیش از سایت المپیک لندن گرفتم ، این آدمک المپیک خیلی جالبه جدا از اینکه یک چشم هست و خود آدمک نماد دجال هست! روی سرش هم یک نماد وجود داره که میشه نماد روی سرش را دو جور تفسیرش کرد :
۱- اینکه خودش یک چشم هست
۲- اگر دقت کنید مثل یک هرم هست با راس جدا و چشم در وسط هرم
که در دو حالت ماسونی هست .
چند وقت پیش لوگو بازی های المپیک توسط سایت ها بررسی شد ،و کلمه ZION رو در اون براحتی میشد دید ! (تو عکس اولی سمت چپ لوگو المپیک هست که شبیه کلمه صیهون هست ).""
مرگ در منطق قرآنی به معنای فنا و نابودی نیست بلکه دریچه ای به سوی جهان جاودانگی و بقاست. حقیقت مرگ چون حقیقت حیات و زندگی از اسرار هستی است به گونه ای که حقیقت آن تاکنون بر کسی روشن نشده است. بلکه آن چه ما از حقیقت آن می شناسیم تنها آثار آن است.
بی گمان واکنش طبیعی انسان در برابر ناشناخته ای چون مرگ، ترس و هراس است. ریشه ترس را می توان در این جست که مرگ را پایان، فنا و نیستی تصور می کنند و انسان به طور طبیعی و ذاتی گرایش به بقا و جاودانگی دارد و از نیستی و نابودی می گریزد. در قرآن آمده است که ابلیس با بهره گیری از همین عامل، آدم را وسوسه کرد تا نافرمانی خداوند کرده و از میوه درخت ممنوعه بخورد؛ ابلیس به آدم می گوید: «قال یاآدم هل ادلک علی شجره الخلد و ملک لایبلی گفت ای آدم! آیا تو را به درخت جاودانگی و حکومت و ملک نافرسودنی راهنمایی نکنم؟»
توکل در امور - سرعت در خیر - پایداری در حوادث - تعطیل در انتقام - امداد بر مظلوم - خوشرویی با عیال - ملایمت با جهال - تأمل در جواب - اکرام مهمان - شفقت با مردم - وفا در عهد - دادرسی در قضا - نظافت در پوشش - کناره جویی از بخیل - مخالفت با نفس - سعی در اخلاص - مصاحبت با نیکان - دلجویی از غریبان - قصور در شهوت - جوانمردی با مغلوب - دوری از کبر - راستی در گفتار - تقدم بر سلام - نوازش بر ایتام - احترام به والدین - اجتناب از غیبت - نصرت در جهاد - اصرار در طاعت - شکر بر نعمت - عفو با قدرت - عیادت مریض - ایثار بر مسکین - خدمت به خلق - ادب در کلام - عطا در مقام - اندازه در معاش - تفکر در امور - پرهیز از خشم - استقامت در کار - صبر بر مصائب .
خداوند اینگونه از سرنوشت مجرمان و گنهکاران در روز قیامت خبر می دهد: «سیصیب الذین أجرموا صغار عند الله و عذاب شدید بما کانوا یمکرون»: به زودى کسانى که مرتکب گناه شدند (و مردم را از راه حق منحرف ساختند)، در مقابل مکر (و فریب و نیرنگى) که مى کردند، گرفتار حقارت در پیشگاه خدا، و عذاب شدید خواهند شد (الأنعام، 124).
تمامی گناهان و نافرمانی های گنهکاران، ثبت و ضبط می شود و آنها توانایی انکار و فرار کردن از عواقب و جزای آن ها را ندارند.
روز نهم دي در واقع روز نه گفتن ملت ايران به سران فتنه و آري گفتن به نظام اسلامي و بيعت مجدد مردم با آرمان هاي والاي حضرت امام خميني(ره) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامي است. مردم در اين روز، تير خلاص را به سران فتنه شليك و پشت پيكر نامبارك فتنه را به خاك ماليدند.
اشاره
روز نهم دي ماه در تاريخ انقلاب اسلامي با عنوان روز «بصيرت» تبديل به يوم الله و ماندگار گرديد. در اين روز ماندگار و تاريخي ملت هميشه در صحنه ايران اسلامي، حماسه اي ديگر آفريد و دشمنان خدا و دينش را مأيوس و نااميد ساخت و قلب امام زمان (عج) و نائب بر حقش حضرت آيت الله العظمي خامنه اي(دامت بركاته) را شاد ساخت. بررسي چرايي پيدايي اين حماسه در سال گذشته موضوع اين نوشتار است كه به اختصار به آن پرداخته مي شود.
ماهيت حماسه نهم دي ماه 88
حماسه نهم دي 88 را از زواياي گوناگون مي توان واكاوي نمود و در باب آن سخن گفت. در ماهيت شناسي اين روز مي توان گفت نهم دي، روز غلبه جنود الهي بر جنود شيطان است. روز خروش ملت ايران و آشكار ساختن خشم مقدس در برابر اهانت ها و حرمت شكني هاي عده اي غافل و يا مزدور وابسته به اجانب نسبت به مقدسات در روز عاشوراي حسيني است. روز نهم دي در واقع روز نه گفتن ملت ايران به سران فتنه و آري گفتن به نظام اسلامي و بيعت مجدد مردم با آرمان هاي والاي حضرت امام خميني(ره) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامي است. مردم در اين روز، تير خلاص را به سران فتنه شليك و پشت پيكر نامبارك فتنه را به خاك ماليدند.
در روز نهم دي ماه 1388، مشروعيت سياسي نظام اسلامي ايران بار ديگر با حضور خودجوش ده ها ميليوني مردم در تهران و تمامي شهرهاي ديگر كشور به جهانيان اعلام گرديد.
روز نهم دي، روزي است كه مردم ايران نشان دادند دشمنان خود و انقلاب خود را به خوبي مي شناسند و هرگز فريب حيله ها و نيرنگ هاي آنان را نمي خورند. روز نهم دي روزي است كه مردم ايران نشان دادند كه با بصيرتند و در ميان گرد و غباري كه فتنه گران به پا كرده اند هرگز، نه راه را گم مي كنند و نه دست از راهبر واقعي كه همانا ولايت فقيه است، بر مي دارند و در نهايت روز نهم دي روزي است كه مردم مسلمان و انقلابي ايران نشان دادند كه اين جمله حضرت امام (ره) را كه فرمودند: «پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت تان آسيب نرسد» به خوبي در عمل به آن معتقد و پايبند هستند.
نهم دي واكنش مردم به حرمت شكني در عاشورا
حركت خودجوش و حماسي مردم در نهم دي سال گذشته، واكنش مردم مسلمان و انقلابي ايران به حرمت شكني ها در روز عاشورا بود. روز عاشوراي سال گذشته گروهي كه خود را وابسته به فرقه سبز مي دانستند به خيابان ها آمده و در چارچوب سناريوهايي از قبل طراحي شده با دادن شعارهايي عليه نظام اسلامي و ارزش هاي آن، در حالي كه هلهله مي كردند و كف مي زدند، به عزاداران حمله ور شده و برخي از خيمه هاي عزاي حسيني را به آتش كشيدند. اين جماعت كه هيچ شباهتي به عزاداران حسيني نداشتند، در پيامي كه از سوي موسوي صادر گرديد با عنوان «ملت خداجوي» معرفي شدند. پيام موسوي و اظهارنظر برخي ديگر از سران فتنه در قبال حوادث روز عاشورا، نشان داد كه جريان فتنه با دين و اعتقادات مردم مشكل دارد و به همين دليل در برابر نظام اسلامي و ولايت فقيه ايستاده و انتخابات، بهانه اي بيش نيست.
اين رفتار فتنه گران، واكنش پرخروش و حماسي مردم در نهم دي را به دنبال داشت كه در آن مردم به صورت متحد و يكپارچه در برابر فتنه گران به صحنه آمده و آنان را منزوي ساخته و به حاشيه راندند.
چرا حرمت شكني در روز عاشورا
برخلاف ادعاي موسوي و ديگر سران فتنه و احزاب و گروه هايي كه فتنه گران را همراهي كردند، افراد حرمت شكن در روز عاشورا، هيچ نسبتي با ملت خداجوي و عزاداران امام حسين(ع) نداشتند. حرمت شكنان، مجموعه اي ناهمگون با باورها و اعتقادات متفاوت و بعضاً متضادي بودند كه با هدف مقابله با نظام اسلامي به صحنه آمده بودند. منافقين، بهايي ها، سلطنت طلبان، گروه هاي چپ گراي ماركسيستي، شيطان پرستان، ليبرال ها و ملي گرايان غرب گرا و عده اي هم از انقلابيون فرسوده و پشيمان از مبارزه با شاه و آمريكا اين جماعت را تشكيل داده بودند. بنابراين اساساً بسياري از آنان با عاشورا و فرهنگ آن و با شور و حال عزاداران امام حسين(ع) بيگانه بودند و همين بيگانگي باعث شد كه اقداماتي را انجام دهند كه مردم مومن و انقلابي چهره واقعي آنها را آن گونه كه هست، بشناسند. شعارهاي حرمت شكنان در روز عاشورا در ادامه شعارهاي پيشين آنان در روزهاي قدس، 13 آبان و 16 آذر بود. لكن اين ويژگي عاشوراي حسيني است كه به خوبي صف حق طلبان را از صف مدعيان دروغين حق جدا مي سازد.
جريان فتنه و مناسبت ها
در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، جرياني كه اكنون با عنوان جريان فتنه شناخته مي شود و پيش از اين با عنوان دوم خرداد و جبهه اصلاحات از آن ياد مي گرديد، اين جريان كه مطمئن بود در انتخابات پيروز نخواهد شد، سناريوي احتمال تقلب در انتخابات را طراحي كرد. كساني كه در اتاق هاي فكر اين جريان، اين سناريو را با الگوگيري از انقلاب هاي مخملي كشورهاي شوروي سابق طراحي كرده بودند، هيچ ترديدي نداشتند كه با ادعاي تقلب در انتخابات و كشاندن هواداران سازمان يافته به خيابان ها، نظام را وادار به عقب نشيني كرده و ابطال انتخابات را به رهبري و شوراي نگهبان تحميل خواهند كرد. تصور آنان اين بود كه با باطل شدن انتخابات، مديريت امور را با پشتوانه حضور هواداران حاضر در صحنه در دست خواهند گرفت و به اهداف و مقاصد سياسي خود دست خواهند يافت.
هوشياري رهبري و مردم در برابر اين جريان فتنه گر، آنان را در رسيدن به اهداف ناكام ساخت. سران فتنه و حاميان خارجي آنان كه براي اولين بار با شكست سنگين مدل انقلاب هاي رنگي در ايران مواجه شدند براي به چالش كشاندن نظام و بحران سازي براي دولت، ضمن كودتايي معرفي كردن دولت و نامشروع دانستن آن، راهبرد استفاده از مناسبت ها را براي عرض اندام در صحنه و آوردن هواداران به خيابان ها انتخاب كردند. آنان تصور مي كردند مي توان با انبوه هواداران معترض، نظام را به چالش كشيد.
مناسبت هايي كه روشنگري كرد
جريان فتنه اين تصور را داشت كه مناسبت ها بهترين فرصت براي به چالش كشاندن نظام اسلامي خواهد بود. موسوي كه ادعاي تقلب در انتخابات را داشت، اما هيچگاه مسير قانوني را براي پيگيري شكايت خود برنگزيد و به كف خيابان آمد و مردم را نيز به خيابان ها فراخواند. او تصور مي كرد مردم با او هستند و با آمدن مردم به صحنه، همه چيز بر وفق مراد او پيش خواهد رفت.
اما در صحنه عمل، اتفاقات ديگري رخ داد و دست موسوي كاملاً رو شد. در اولين مناسبت كه روز قدس بود، هواداران موسوي با نماد رنگ سبز، نه تنها حرمت ماه رمضان را شكسته و در ملأ عام روزه خواري آشكار نمودند، بلكه با شعارهايي چون «نه غزه، نه لبنان» و «نه شرقي، نه غربي، جمهوري ايراني» نشان دادند كه هيچ سنخيت و تناسبي با ملت انقلابي و در خط امام(ره) ندارند. در مناسبت دوم كه سيزده آبان و سالروز ملي مبارزه با استكبار بود، اين جماعت به جاي گفتن مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل، شعار مرگ بر چين و مرگ بر روسيه سر داده و وابستگي خود به غرب و سفارتخانه هاي غربي را آشكار ساختند. در سومين مناسبت كه 16 آذر بود، خشم و كينه خود نسبت به حضرت امام(ره) را نتوانستند در دل هاي شان پنهان سازند و با به آتش كشيدن تصاوير حضرت امام، علناً نشان دادند كه آنان هدفي جز حذف تفكر امام (ره) از صحنه سياست ايران ندارند و در چهارمين مناسبت يعني در روز عاشورا، اين چهره هاي واقعي آشكار شد كه آنان با دين و اسلام مشكل دارند. در روز عاشوراي سال گذشته به طور كلي پرده از چهره منافقين جديد و مدعي خط امامي كنار رفت و مردم به خوبي دريافتند كه چگونه افرادي كه در گذشته در صف انقلاب و همراه امام(ره) بوده اند، امروز در صف دشمنان و در مقابل امام(ره) و ولايت فقيه ايستاده اند. بنابراين در روز نهم دي، ملت ايران با خلق حماسه بزرگ اعلام كردند كه آنان در صف ولايت و انقلاب و نظام هستند و نه تنها براي سران فتنه با هر سابقه اي هيچ احترامي قائل نيستند، بلكه به دليل جرايمي كه مرتكب شده اند، خواستار اشد مجازات براي آنان مي باشند.
چرا اين چنين شد؟
اما چرا برخي از افراد با سابقه انقلابي در اين مسير افتاده و اين گونه در برابر امام، نظام و ولايت قرار گرفتند؟ براي پاسخ بايد گفت، بر حسب تجربه تاريخي، حرام خواري، هواهاي نفساني، قدرت طلبي و جاه طلبي از عوامل اصلي انحراف خواص جبهه اهل حق مي باشد. خواصي كه به همين دلايل، با حضرت امير(ع)، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) جنگيدند. همين دلايل سبب گرديد كه در انقلاب ما نيز خواصي كه با امام(ره) بودند و سال ها در مسئوليت هاي گوناگون حضور داشتند، امروز به خاطر دنيا و لجاجت هاي شان در برابر نظام اسلامي و رهبري آن بايستند و دنيا و آخرت شان را تباه سازند. اما آنچه باعث خرسندي و اميدواري است، بصيرت توده هاست كه نگذاشت اين انحراف خواص دنياگرا، انقلاب اسلامي را از مسير اصلي خارج سازد و نظام اسلامي را دچار انحراف نمايد.
به گزارش مشرق، « آقا بالا رمضانی» در اوایل انقلاب ، زمانی که گروهک های ضداتقلاب در کردستان آشوب می کردند ، به دست یکی از این دار و دسته های جنایت کار ، موسوم به « کومله» *اسیر شد. وی خاطرات تکان دهنده ای از ایام اسارت خود به دست ضد انقلاب نقل کرده است که یکی از هولناک ترین آن ها به این شرح است:
یک بار چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سرکردگان کومله بردند. پس از مراسم، آن عروس شیطان صفت گفت: «باید برام قربانی کنین تا به خونه شوهر برم.» دستور داده شد قربانیها را بیاورند. شش نفر از مقاومترین بچههای بسیج اصفهان که حداکثر سنشان شاید 14 سال نمیشد را آوردند و تکتک از پشت سر، سر بریدند. آن برادران مانند مرغ سر بریده پرپر میزدند و آنها شادی و هلهله میکردند.
اما این پایان ماجرا نبود. آن دختر دوباره تقاضای قربانی کرد و این بار شش سپاهی، چهار ارتشی و دو روحانی را آوردند که این عزیزان هدیه دوستان، اقوام و آشنایان بودند، این دوازده نفر را نیز سر بریدند.
من و عده دیگری از برادران که آنها ما را برای تماشا برده بودند، به حالت بیهوشی و اغماء افتادیم و ما را به زندان برگرداندند. اما شنیدیم که تا پایان مراسم عروسی، 16 نفر دیگر از رزمندگان را نیز در جاهای مختلف قربانی هوسرانی شیطانی خود کرده و سر بریدند.
کومله ( کومه له) نام یکی از گروهک های ضدانقلاب با مرام مارکسیستی می باشد که در اوایل انقلاب اسلامی به مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی پرداخت و جنایات بی شماری را در حق پاسداران انقلاب اسلامی و خادمان نظام برخاسته از انقلاب مرتکب شد.
صهیونیستها معتقدند آنها هنوز برای ساخت "هیکل" به طهارت و نرسیده اند و منتظر تولد گوساله سرخ موی و سوزاندن آن و تطهیر کردن خود و مکان مسجدالاقصی با خاکستر آن گوساله هستند!
اختصاصی الحماة: گروههای یهودی افراطی برای ساخت کنیسه ای بر روی ده ستون بزرگ ( به عدد ده فرمان حضرت موسی به قوم بنی اسرائیل) پرده مدت هاست که در حال فعالیت می باشند . این کنیسه قرار است در صحن براق ساخته و سپس تا قبه الصخره امتداد یابد و قبه الصخره همان مکانی است که یهودیان معتقدند مرکز "هیکل" در آن واقع شده.
علامه اميني تعريف كرده است كه: «مدتها فكر مي كردم كه خداوند چگونه «شمر»(ملعون) را عذاب مي كند؟ و جزاي آن تشنه لبي و جگر سوختگي حضرت سيدالشهدا(ع) را چگونه به او مي دهد؟ تا اين كه شبي در عالم رويا ديدم