برای عرفان تعاریف زیادی ذکر شده است . تنوع و تعدد این تعاریف بیشتر به حالات و مقامات عارفان مربوط می گردد و در هرکدام، بعدی از ابعاد این حقیقت بازگو میشود.
«اي كساني كه ايمان آوردهايد صبر داشته باشيد و يكديگر را به صبر واداريد و ارتباط با يكديگر بر قرار كنيد و تقواي خدا پيشه كنيد شايد رستگار و پيروز شويد»
(آل عمران 200)
يكي از واژههايي كه همانند بسياري از واژههاي اسلامي دستخوش تحريف شده و از آن برداشتي غلط و استعماري كردهاند واژۀ صبر است، كه آن را به معناي تحمل ناگواريها و تن به ذلت و خواري سپردن و در برابر فقر و محروميت و ظلم و استبداد شكيبا بودن گرفتهاند و كساني هم كه روحيۀ مبارزه با نابسامانيها و درگيري با دشمن را ندارند اين معني را ترويج نمودهاند. اين گونه برداشت بيشتر از ضعف و ناتواني كساني است كه دست به سينۀ، اسير جريانات غير الهي شدهاند، در صورتي كه امام (ع) صبر را شجاعت ميداند. از ديدگاه قرآن و روايات صبر به معني خويشتنداري، شجاعت و استقامت و سعۀ صدر و وسعت نظر، عفت، پاكي، قناعت و مقاومت و ثبات و اطمينان نفس در راه حق آمده است. در انتظار تحقق وعدۀ الهي بودن، هموار نمودن ناهمواريها و پشت پا زدن و مقاومت در برابر انگيزههاي شر آفرين و فسادآور از ويژگيهاي صبر است، و به طور خلاصه از حدود هفتاد آيه در قرآن در مورد صبر آمده و رواياتي كه در اين زمينه بوده است به خوبي روشن ميگردد كه صبر چيزي جز پايداري براصول مكتب و مقاومت و مبارزه در راه تكامل نيست.
بر گرفته شده از:
در جامعه اسلامى، تشکیلات و سازمانروحانیت و نیز سایر نهادهاى دینى الزاماً تحت نظر حکومت نیست. این نهادهاالزاماً تحت سلطه حکومت ایجاد نمىشوند. مردم همانطور که در سایر فعالیتهادست به تأسیس نهاد مىزنند؛ فعالیتهاى مذهبى خود را نیز نهادینه مىکنند وساختارهایى با کارکرد مذهبى در جامعه شکل مىگیرد.
" اگر شیعیان ما ، که خداوند بر انجام طاعت موفقشان بدارد ، در وفا کردن به عهد ما همدل بودند ، مبارکی ملاقات ما از انها به تاخیر نمی افتاد و سعادت دیدار همراه با معرفت ما به سوی آن ها می شتافت .
پس ما را از آنها پوشیده نمی دارد ، مگر همان چیزهایی که از آنها به ما می رسد و ما دوست نداریم و از آنها انتظار نداریم " .
چرا روحانيت همواره بر مردم تكليف كرده است و رابطه روحانيت با مردم رابطه تكليفآور است و مشاركت مردم را بعنوان اداي تكليف خواسته است تا حق مردم، و مشاركت مردم را كمتر به عنوان حق تلقي كرده است.
مختار، در این جبهه به شدت فعالیت میکرد که از چنگ پدر بگریزد و وارد خط مقدم درگیری با دشمن شود اما عمویش «سعد بن مسعود» او را از این کار بازمیداشت. این تجربه عملی، برای نوجوانی که در قبیله شجاع «ثقیف» پرورش یافته بود، اثر بسزایی در پرورش شهامت و شجاعت او داشت.
قرآن كتاب ديني ما و آخرين كتاب آسماني است كه براي راهنمايي و تربيت انسان، از طرف خدا بر حضرت محمّد- صلّي الله عليه وآله- نازل شده است. همچنین قرآن كتابي است كامل و انسان ساز كه هر آنچه انسان براي تربيت و هدايت به آن نیازمند است به طور کلی دربر دارد و سعادت دنیا و آخرت انسان هایی را که به دستورها و رهنمود هايش عمل مي كنند، تأمين مي كند.
﴿اسراء: 9﴾
همانا اين قرآن مردم را به استوار ترين راه ها هدايت مي كند و بشارت مي دهد به مؤمناني كه عمل صالح انجام مي دهند به اينكه از پاداشي بزرگ بهره مند خواهند شد.
امام خميني :
«قرآن كريم سفره اي است كه خداي تبارك و تعالي به وسيله پيغمبر اكرم در بين بشر گسترده است كه تمام بشر از آن- هر يك به مقدار استعداد خودش- استفاده مي كند.»
« از انس با قرآن كريم، اين صحيفه ي الهي و كتاب هدايت، غفلت نورزند كه مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت، در طول تاريخ گذشته و آينده، از بركات سرشار اين كتاب مقدّس است.»
1 . با وجود عقل و خردمندانى كه در همه جوامع وجود دارند فلسفه فرستادن پيامبران چيست ؟
2 . اگر هدف از بعثت انبياء رفع اختلاف و جنگ در ميان مردم است پس چرا باز همجنگ وجود دارد و حتى همين بعثت انبياى گوناگون سبب جنگها و اختلاف ها شدهاست؟
3 . اگر وجود اختيار , اراده و اميال در انسانها به خواست خداوند است و تكوينىاست ; و اگر اختلاف ها معلول اختيار و اراده و اميال گوناگون است , پسهمواره اختلاف وجود خواهد داشت . از اين رو چرا خداوند انبياء را فرستاد تارفع اختلاف شود ؟
پیشوایان اسلام زکات را از ضروریات دین و منکر آن را کافر دانسته اند: روزی امام صادق ـ علیه السلام ـ آداب و نحوه اخذ زکات را که در نامه ۲۵ نهج البلاغه نیز آمده است، از قول حضرت علی ـ علیه السلام ـ نقل فرمود. سپس گریه کرد و فرمود:
به خدا سوگند! حرمت ها را شکستند و به کتاب خدا و سنت پیامبرش عمل نکردند.
حوادث خونین غزه در این روزها چنان فجیع و دردناک است که نمیتوان غم سنگین ناشی از ان را با زبان و قلم ، بیان کرد. کودکان بیگناه و زنان و مردان مظلوم پس از ماه ها محاصرهی کامل، اکنون با قساوت و شقاوت صهیونیستها، در خانه و کشانهی خود به خاک و خون کشیده میشوند، غنچههای نورس در برابر چشم پدر ومادر، و پدران و مادران در برابر کودکان معصوم، در آتش کینهی جلادان غاصب میسوزند، مدعیان تمدن و انساندوستی با وقاحت تمام، این فاجعه عظیم انسانی را خونسردانه و بیتفاوت تماشا میکنند و حتی برخی با بیشرمی از آن ابراز خشنودی مینمایند. سکوت دنیای اسلام در برابر این تعدی کمنظیر به هیچ رو پذیرفته نیست.
وقتی فکر کردیم و فهمیدیم که زندگی آخرت بهتر ازدنیاست چه کنیم؟ زندگی دنیا را رها کنیم، برویم خودکشی کنیم؟ یا نه، از همهلذت های دنیا صرف نظر کنیم، در غاری تنها بدون لذت زندگی کنیم؟ بعضی ازکسانی که تابع ادیان الهی بودند، حتی در بین مسلمان ها، وقتی گفته شد آخرتاین قدر بهتر از دنیاست. می گفتند: پس باید دنیا را رها کنیم تا آخرت را بهدست آوریم. رفتند، از زندگی دنیاصرف نظر کردند و در گوشه ای، صومعه ای یادیری نشستند.